محل تبلیغات شما



 

 1- در طراحی سوال ویژگی های دانش آموزان از قبیل سطح سنی ، توانایی ها و استعدادها، پایه تحصیلی و . در نظر گرفته شود .

2- در طراحی سوالات امتحان شرایط عمومی دانش آموزان، امکانات ، منابع ، تجهیزات ، نیروی انسانی و. مد نظر قرار گیرد .

3- طراحی سوالات بر اساس بارم بندی و بودجه بندی کتاب درسی صورت پذیرد .

4- اهداف آموزشی امتحان مشخص گردد .

5-  جدول مشخصات آزمون با توجه به موارد زیر تهیه شود :

1/5- درج اهداف و محتوا در جدول

2/5- درج طبقات حیطه شناختی در جدول

3/5- مشخص نمودن انواع سوالات آزمون

4/5-مشخص نمودن تعداد سوالات امتحان

      6- سوالات امتحانی باید میزان تحقق اهداف آموزشی را ارزیابی کند .

       7- صورت سوال و مساله روشن، واضح و شیوا باشد .

      8- سوال مختصر ،ساده و سلیس نوشته شود .

      9- سوال طوری تهیه شود که به طور مستقیم به هدف مورد اندازه گیری مربوط باشد .

      10- سوال باید موضوع مهمی را مورد سنجش قرار دهد .

 

11- زمان مناسب پاسخگویی به هر سوال با توجه به قدرت متوسط دانش آموزان محاسبه و قید شود .

      12- سوالات از نظر آیین نگارش و رسم الخط واضح و مشخص باشد و در آن علائم دستوری و نقطه  گذاری دقیقا رعایت گردد .

      13- سوال و جواب از نظر علمی ، آیین نگارش ، زمان پاسخ گویی ، بارم بازبینی شود تا  خطا به حداقل برسد .

      14- در  سوال هایی که هدف آن ارزشیابی میزان فهم دانش آموزان است و نه دقت محاسباتی ، از اعداد ساده استفاده شود .

      15- پاسخ ( راهنمای تصحیح ) هر سوال به طور دقیق و کامل به همراه ریز نمرات متعلقه نوشته شود و از ارجاع به صفحات کتاب خودداری شود .                                 

 16- حتی الامکان  توضیحات ضروری در متن سوال آورده شود و در داخل پرانتز درج نگردد .

      17- متن سوال برای همه دانش آموزان یک مفهوم را القا کند تا همه بتوانند پاسخ مشخصی ارائه کنند .

      - انتظار خود را از دانش آموزان مشخص نموده و در صورت وم واحد مقیاس ، میزان دقت مورد انتظار در پاسخ گویی بیان شود .

      19- در صورتی که مساله ای ، راه حل های مختلف داشته باشد ، بایستی بدان اشاره و موضوع در راهنمایی تصحیح نوشته شود .

      20- حتی الامکان از به کاربردن کلمات منفی در متن سوال خودداری شود و در صورت ضرورت ، کلمات منفی مشخص گردند .

 

21- از به کاربردن کلمات منفی در منفی پرهیز شود .

      22- در طراحی سوال سطوح مختلف ارزشیابی (آسان،متوسط بالا، متوسط پایین ، دشوار) مد نظر قرار گیرد .

            1/22- سوالی دشوار محسوب می گردد که تا 25 درصد دانش آموزان بتوانند به آن پاسخ صحیح  بدهند.

            2/22- سوالی متوسط بالا محسوب می گردد که از 25 تا 50 درصد دانش آموزان بتوانند به آن پاسخ صحیح بدهند .

            3/22- سوالی متوسط پایین محسوب می گردد که از 50 تا 70 درصد دانش آموزان بتوانند به آن پاسخ صحیح بدهند .

            4-22- سوالی آسان محسوب می گردد که بیش از 75 درصد دانش آموزان بتوانند به آن پاسخ  صحیح بدهند .

      23- طراحی سوالات بایستی با توجه به ماهیت هر درس انجام گیرد .

      24- حتی الامکان از اصطلاحات، مفاهیم و علائم به کاربرده شده در کتاب استفاده شود .

      25- نمره هر سوال متناسب پاسخ درست آن سوال باشد .

      26- نمره هر سوال با توجه به موارد ذیل در نظر گرفته شود:

            1/26- ارزش نمره ای هر سوال کمتر از 25/0 نباشد .

           

            2/26- در مواردی که سوال دارای چند پرسش است ، نباید ارزش نمره ای هر قسمت کمتر از  25/0 تعیین شود .

            3/26- هنگام ارزش گذاری سوالات توجه کافی معمول گردد تا نمره هر سوال قابل قسمت به تعداد  پاسخ های سوال باشد .

            4/26- نمره هر سوال نباید از نمره اختصاص داده شده به آن بخش از نظر بودجه بندی بیشتر باشد .
 

-  سوالات بر اساس سطوح یادگیری بلوم طراحی شود به خصوص در بخش حیطه شناختی به طبقات دانش ، درک و فهم ، تجزیه و تحلیل ، ترکیب و ارزشیابی توجه شود به گونه ای که تعداد سوالات در هر یک از سطوح متناسب با اهداف رفتاری و بودجه بندی کتاب درسی باشد .

      28- سوالات بایستی تمام فصول کتاب را به طور منطقی تحت پوشش قرار دهد .

      29- سوالات آزمون باید نمونه کاملی از اهداف آموزشی کتاب درسی باشد .

      30- هنگام به کاربردن واژه هایی مثل بررسی کنید ، مقایسه کنید و ملاک پاسخگویی مشخص باشد .

   31- سوالات باید به گونه ای طرح شوند که از نظر علمی بین متخصصین اختلافی نباشد .

      ۳۲- در طرح سوال در سطوح بالای حیطه شناختی نباید کلمه به کلمه از روی متن درس نوشته شود .

      ۳۳- سوالاتی که دانش آموز برای پاسخگویی به آن به ابزار و وسایل خاصی نیاز دارد باید دقیقا توسط طراح آن درس مشخص گردد .

      ۳۴- سوالها مستقل از یکدیگر طرح شوند تا جواب دادن به یک سوال پاسخ به سوال های دیگر کتاب نباشد.

 ۳۵_  سوالاتی که دارای چند قسمت می باشد ، باید به گونه ای طراحی شوند که اگر دانش آموز نتواند به یکی از قسمت ها پاسخ دهد از پاسخ دادن به بقیه قسمت ها محروم نگردد .

   ۳۶_ از توضیحات غیر ضروری و گمراه کننده در متن سوال خودداری شود .

   ۳۷_ در طراحی سوالات که مبتنی بر عقاید شخصی است ، از دانش آموز خواسته شود تا دلایل و شواهد خود را  برای عقیده یا طرز فکر خود ارائه کند .

   ۳۸_ در سوالهایی که جواب کوتاه دارند ( بله – خیر) با کلماتی مانند چرا و چگونه تکمیل شوند .

۳۹_ در صورتی که رسیدن تدریجی به یک هدف و یا بخش های یک سوال به یک هدف کلی مربوط باشد ، نسبت به طرح سوالات چند مرحله ای اقدام شود .

    ۴۰_ عبارتی از سوال ، راهنمای پاسخ صحیح برای همان سوال یا دیگر سوالات نباشد .

    ۴۱_ حتی الامکان از به کار بردن واژه های چه کسی ، چه وقت ، کجا و خودداری شود و به جای آن از کلماتی نظیر چرا ،چگونه و به چه دلیل استفاده شود .

   ۴۲_ اگر سوالی برای رسیدن به جواب صحیح، راه حلهای مختلفی داشته باشد در راهنمای تصحیح به آن اشاره شود .

    ۴۳_ به مشخصات ظاهری سوال ( زیبایی، تراکم سوالها، خط نگارشی ، وضوح نمودار و اعداد ، شکل و .) توجه شود .

منبع: معلمان کارآمد


انگیزه تاثیر مستقیمی روی تلاش برای رسیدن به اهداف مشخص دارد. در واقع انگیزه اهداف مشخصی را ترسیم می‌کند که افراد برای رسیدن به آن تلاش می‌کنند. بنابراین انگیزه روی انتخاب‌هایی که دانش آموزان می‌کنند تاثیر می‌گذارد. به عنوان مثلا، انگیزه است که تعیین می‌کند دانش‌ آموز در کلاس هنر ثبت‌نام کند یا فیزیک، بعد از مدرسه مستقیم به خانه برگردد تا تکالیف فردایش را انجام دهد یا در برنامه‌های فوق‌برنامه‌ی مدرسه شرکت می‌کند. 2️⃣انگیزه باعث می‌شود تلاش و انرژی دانش آموز افزایش یابد. انگیزه است که تعیین می‌کند دانش آموز حتی سخت‌ترین تکالیف مدرسه‌اش را با علاقه و اشتیاق انجام می‌دهد یا مدام از زیر کارها شانه خالی کند. 3️⃣انگیزه است که شروع یک کار و ادامه دادن آن را ممکن می کند. انگیزه وقتی را که دانش آموزی روی کاری می‌گذارد افزایش می‌دهد و نقشی تعیین کننده در یادگیری و رسیدن به هدف دارد. 4️⃣انگیزه فرآیندهای شناختی را بهبود می‌دهد. شاید عجیب به نظر برسد، اما انگیزه واقعا روی نوع اطلاعات و نحوه‌ی پردازش آنها اثر می‌گذارد، چرا که دانش‌ آموزانِ با انگیزه با احتمال بیشتری به درس توجه نشان‌ می‌دهند و سعی می‌کنند درس را بفهمند. در عوض دانش آموزان بی انگیزه فقط به شکلی مصنوعی سعی می‌کنند فرآیند یادگیری را پشت سر بگذارنند. 5️⃣انگیزه است که تعیین می‌کند کدام نتایج مشوق و کدام‌ها تنبیه‌کننده هستند. مثلا دانش‌ آموزانی که انگیزه‌ی زیادی برای شاگرد اول شدن یا گرفتن نمره‌های خوب دارند، با گرفتن نمره‌ی ۲۰ تشویق می‌شوند و اگر نمره‌ایی پایین بگیرند احساس بدی خواهند داشت و برای گرفتن نمره‌ی بالا بیشتر تلاش خواهند کرد. 6️⃣ در نهایت،‌ انگیزه باعث می‌شود عملکرد دانش آموزان بهبود یابد. تمام دلایلی که تاکنون به آنها اشاره کردیم، یعنی تلاش، پشتکار، فرآیندهای شناختی، همه و همه به بهبود عملکرد منجر می‌شوند.

منبع: کانال معلمانه


(علی اکبر زین العابدین)
همه ما می‌دانیم دانش‌آموزان حواس‌پرت با توجه معلم می‌توانند به درس علاقه‌مند شوند. در این باره روش‌های مختلفی برای هر معلم وجود دارد كه می‌تواند با انجام آن به كودكانی كه در كلاس حواس‌پرت هستند یاری رساند و باعث موفقیت آن‌ها در توجه به كلاس شود. البته اول باید منشاء حواس پرتی را شناخت و بعد درصدد رفع آن برآمد.

 
حواس‌پرتی دانش‌آموزان، سه منشاء دارد :

 
-حواس پرتی درونی و ذهنی؛ مانند:


❌کارهایی که یک معلم باید در کلاس از آنها پرهیز نماید 1- دوست شدن افراطی با شاگردان وقتی که در کلاس هستید : رفتار دوستانه لازمه ی تدریس موفق در کلاس است اما دوستی با شاگردان یک بده بستان پایاپای را می طلبد که این برای یک معلم صورت خوشی نخواهد داشت و شما را در شرایط سختی قرار خواهد داد. 2- توقف درس و درگیر کردن دانش آموزان به مسائل کم اهمیت : هنگامی که دانش آموزان روی مسایل کم اهمیت با هم در گیر می شوند دیگر جایی برای رقابت سالم باقی نخواهد ماند. 3- تحقیر دانش آموزان و وادار آنان به کاری که شما از او می خواهید: تحقیر تکنیک فوق العاده وحشتناک وزشتی است که یک معلم می تواندانجام دهد. ممکن است به قدری ناراحت وعصبانی شوند تادر جستجوی راه هایی برای تلافی کردن برآیند و این اعتماد آنان را به شما کم خواهد کرد. 4- فریاد زدن در کلاس: وقتی فریادمی کشید شما مبارزه را باخته اید. این بدان معنا نیست که شما نباید گاهگاهی صدای خود را بلند کنید. اما معلمانی که مکرراً فریاد می زنند هرگز نخواهند توانست کلاس خود را به خوبی اداره کنند. 5- برخورد متفاوت با شاگردان: عدالت در کلاس از اهم موضوعات تدریس و کلاسداریست. سعی کنید در کلاس نسبت به همه ی دانش آموزان نظر یکسان و عدالت محور داشته باشید ، هستند ، کودکانی وجود دارند که شما آن ها رابیش از دیگران دوست دارید اما باید سعی کنید هرگز این حالت درکلاس رخ ندهد.همه ی دانش آموزان را یکسان صدا بزنید. مجازات شاگردانی راکه دوست دارید کاهش ندهید . 6- وضع قوانینی که اساساً ناعادلانه هستند: بعضی وقت ها قوانین خود به خود می توانندشمارادرموقعیت های بدی قراردهند، مثلاً، اگر یک معلم قانونی وضع کند که براساس آن پس از زنگ هیچ کاری برای انجام دادن وجود نداشته باشد این قانون می تواند یک موقعیت مشکلی راایجاد کند حال اگریک شاگرددلیل منطقی داشته باشد چه می شود؟ از این گونه موقعیت ها باید به شدت پرهیز کرد. 7- سپردن کنترل خود به دست شاگردان: هرتصمیمی درکلاس باید به دلایلی توسط شخص شما اتخاذ شود . به طور مثال شاگردان سعی می کنند ازدست امتحان رهاشوند.اما شمانباید بگذارید که چنین اتفاقی بیافتد مگر اینکه دلیل منطقی وجود داشته باشد.اگر شما به همه ی تقاضا ها جواب مثبت دهید وتسلیم شوید به راحتی کنترل کلاس را از دست خواهید داد. 8- غیبت و شکوه از همکاران و معلمان دیگر نزد دانش آموزان: اغلب اتفاق می افتدکه شمامطالبی رااز شاگردان می شنوید درباره ی معلمانی که فکر می کنید تدریس خوبی ندارند اما شما باید ازبحث دراین مورد پرهیزکنید وایده های خود را به خود معلمان یا به مدیر انتقال دهید.آنچه که به شاگردانتان می گویید محرمانه نیست و پخش می شود. 9- نمره دادن بدون استدلال منطقی: اطمینان حاصل کنید که قوانین هماهنگی برای نمره دادن دارید.اجازه ندهید شاگردان پس ازپایان کلاس جهت گرفتن نمره کامل شمارا به چالش بکشند زیرا این کارمشوق لازم (انگیزه لازم) رابرای انجام دادن کاری به موقع ازبین می برد. هنگام نمره دادن به تکالیف ازشیوه های عینی استفاده کنید این کاربه شما کمک می کند که دلایل منطقی برای نمرات دانش آموزان داشته باشید. 10- رفتن به کلاس بدون طرح درس و برنامه ی قبلی: در حقیقت بهترین شیوه برای انجام تدریس شروع آن درذهن وسپس مروری برشیوه های گوناگون تدریس جهت گرفتن اطلاعات لازم می باشد. این کارفقط باداشتن طرح درس قبل ازکلاس انجام پذیر است. 11- استفاده از یک شیوه ی تکراری تدریس: دانش آموزان این حالت راکسل کننده وخسته کننده می یابند به علاوه شمااحتمالاً دانش آموزانی را که می توانند از دیگرشیوه های تدریس بهره ببرند محروم می کنید این دست بازخوردها به پیشرفت ها تأکید دارند و معلم کوچک ترین پیشرفت دانش آموز را بزرگ کرده و او را تشویق می نماید به ویژه این شیوه برای دانش آموزان ضعیف نقش معجزه آسایی را داراست . مثلا دانش آموزی که به تعبیری عام شلوغ است و همواره مزاحمتی برای کلاس دارد همین که در انجام تکلیفی یا . هنجار کلاس را رعایت نمود، معلم نباید از این فرصت غفلت کند و سریع و به هنگام بازخورد دهد که مثلا افرین پسرم چه خوب و آرام تکلیفت را انجام میدهی و منو خوشحال کردی ». برای این که این رفتار در کودک بماند و تقویت شود معلم این رفتار دانش آموز را برای دیگران نیز بازگو نماید . مثلا برای مدیر مدرسه، اولیاء، همسالان دانش آموز و. ✅ویژگیهای باز خوردهای فرآیندی 1- در آنها نقاط قوت دانش آموز، بزرگ نمایی شده 2- نقاط ضعف دانش آموزان ، با احتیاط بیان گردیده 3- رهنمود های عملی متناسب با تفاوت های فردی دانش آموز ، ارائه گردیده است .

منبع: بانک علمی آموزشی معلم و مدرسه 


تفاوت الگو با روش‌ تدریس

الگو  چیست؟((pattern))
• الگو معمولاً به نمونة کوچکى از یک شى‏ء بزرگ یا به مجموعه‏اى از اشیاى بى‌شمار گفته مى‏شود که ویژگى‏هاى مهم و اصلى آن شى‏ء بزرگ یا اشیاء را داشته باشد.

• الگوى تدریس، چارچوب ویژه‏اى است که عناصر مهم تدریس در درون‏ آن قابل مطالعه است و شناخت و آگاهى از عناصر و عوامل مذکور مى‏تواند معلم را در اتخاذ روش‏هاى مناسب تدریس کمک کند.

روش چیست؟((Method))
روش در مقابل واژه ی لاتینی method » به کار می رود ، واژه ی  متد در فرهنگ فارسی معین » و فرهنگ انگلیسی به فارسی آریانپور »به :روش ، شیوه ،راه ،طریقه ، طرز ، اسلوب معنی شده است . به طور کلی راه انجام دادن هر کاری » را روش گویند .روش تدریس نیز عبارت از راه منظم ،با قاعده و منطقی برای ارائه درس می باشد

تفاوت الگو و روش تدریس:

• الگوی تدریس با روش تدریس فرق می کند.
•الگوی تدریس بر اساس نظریه های یادگیری و همچنین بر اساس تجربه و تحقیق بدست آمده اند و معلم باتوجه به اهداف آموزشی آنها را بر می گزیند در حالی که روش های تدریس به منظور سهولت تحقق الگو ها انتخاب می شوند.الگو ها عام و روش ها خاص هستند در هر الگوی تدریس ممکن است از چندین روش تدریس استفاده شود.

کانال راهنمای معلمی


مواد و وسایل اموزشی

قالب هایی مؤثر برای ارایه ی محتوای آموزشی است که نقش تعیین کننده در ایجاد تنوع، جذابیت و گیرایی در آموزش ، عینیت بخشیدن به مفاهیم مبهم و پیچیده ، تسهیل یادگیری در جنبه های مختلف دانش افزایی ، مهارت آموزی و تغییر نگرش دارد.  

مواد و وسایل آموزشی عبارت است از هر وسیله و اسبابی که در متن فعالیت های یاددهی – یادگیری حضور یابد . 

مواد و وسایل آموزشی

مواد و وسایل آموزشی دارای فواید زیر است:

  1. عینیت بخشیدن بیشتر به مفاهیم ذهنی و مجرد
  2. فراهم ساختن شرایطی درجهت کسب تجربیات واقعی و عینی
  3. کمک به کاربرد روش های فعال
  4. ایجاد تنوع در محیط آموزشی و تغییر شرایط یکنواخت و کسل کننده کلاس درس
  5. ایجاد تحرک ، نشاط و افزایش علاقه و انگیزه یادگیرندگان
  6. فراهم ساختن موقعیت هایی به منظور مشاهده آنچه که در حالت عادی نمی توان به مشاهده آن پرداخت(میرزا بیگی ،1387). 

منبع برنامه درسی برای دانش آموزان با نیازهای ویژه ، دکتر قربان همتی علمدارلو و دکتر ستاره شجاعی


هرگونه قدغن و منعی باید برای طفل بطور واضح و راست و درست تفسیر و تشریح گردد.

بچه بدون بازی خسته و عصبی می شود، از زندگی حظی نمی برد و در خاطرش اندوه و نگرانی بوجود میآید. 

 در اجتماعی که نفاق و ریا بر آن حاکم است گاهی راستی مانع کار راستگوست . 

من معتقدم که محبت و معرفت اساس لازم حسن عمل است.

در جهانی که بشتاب تغییر می یابد تمسک به آراء نسل گذشته سخت خطرناک است. 

ترس ها خواه محسوس باشد یا نامحسوس ، کینه می آورد. زیرا خائف و بیمناک را در انتظار می دارد که از ناحیه کسانی که از آنان می ترسد آسیب و آزاری بدو برسد. 

قاعده عمده در کشمکش با بچه این است که: تسلیم نشوید لکن تنبیه هم نکنید. 

هدف تعلیم از نظر دانش آموز باید یک قسمت این باشد که حس کنجکاوی او را راضی کند و یک قسمت هم مهارت مورد احتیاج خود را باو ببخشد بطوری که بتواند خودش حس کنجکاوی خود را راضی و خشنود سازد. 

دقت منطقی عادةً دیرتر به دست می آید و نباید آن را بر اطفال کوچک فرض و واجب ساخت. 

نباید از یک معلم توقع داشت که ساعات طولانی را بکار تعلیم بگذراند. بلکه باید برای بحث و تحقیق وقت کافی داشته باشد ، اما باید از او متوقع بود که این اوقات فراغت را عاقلانه بکار برد. 


نظام آموزش و پرورش یکی از مهم ترین نهادها در جامعه است که وظیفه تربیت کودکان و نوجوانان و آماده کردن آن ها برای آینده را به عهده دارد. این رسالت و اهداف زیر مجموعه ی آن ، در قالب تربیت شهروندان مسئول و متعهد نمود پیدا می کنند. و در یک کلام می توان گفت ، مردمان هر کشوری نماینده و یا نشان دهنده ی نظام تربیتی آن کشور هستند.

انسان ها در هرکشوری خواه ناخواه بخشی از زندگی خود را در مدرسه می گذرانند و با فراهم شدن شرایط تحصیل ، تقریباً 90 درصد افراد این تجربه را دارا هستند . آنچه در مدرسه رخ می دهد ، تمرین زندگی برای آینده است و اگر مدرسه بتواند کارکردهایی را که به آن محول شده است ، به درستی انجام دهد ، می توان امیدوار بود که آینده ای روشن در انتظار آنان خواهد بود . جوامع انسانی در طول حیات خود با بحران هایی مواجه می شوند که بخشی از آن ها فردی و بسیاری دیگر اجتماعی و فراگیر هستند . افرادی که برای مواجهه با این بحران ها آموزش دیده باشند . به سادگی می توانند آن ها را مدیریت کنند و از سر بگذرانند . در شرایط بحرانی همه ی امور دچار اخلال می شود و فقط می توان به کمک های بیرونی و داشته های قبلی افراد (که عموماً از نظام آموزشی کسب می کنند) امیدوار بود. بسیاری از روان شناسان اجتماعی معتقدند، افرادی که خوب آموزش دیده باشند ، می توانند با بحران های فردی و اجتماعی با موفقیت روبرو شوند . در غیر این صورت ، نمی توان امیدوار بود فرد سربلند از آن خارج شود. به طور کلی می توان گفت ، نظام آموزشی قوی و قدرتمند می تواند جامعه را توانمند وافراد آن را در مقابل حوادث و بحران ها آسیب ناپذیر (کمتر آسیب پذیر) کند.

بحران های طبیعی بخشی از حیات بشر روی کره ی خاکی را تشکیل می دهند و عنوان حوادث غیر مترقبه» شاید در جای خود عنوان بسیار مناسبی باشد. آسیب دیدگان این حوادث نیازمند کمک افراد آسیب ندیده و نوعی مدیریت بحران هستند تا بتوانند خلأهای جسمی و روحی خود را جبران کنند . رفتارهای افراد در مواقع بحران ، به طور مستقیم به آن چه در مدرسه آموخته اند باز می گردد. به جرئت می توان گفت ، آمادگی برای مواجهه با بحران را باید در مدارس به افراد یاد داد . زیرا در آینده ممکن است هیچ وقت فرصت آن پیش نیاید.

نگاهی به تجارب کشور زله خیز ژاپن ، اهمیت نظام آموزشی این کشور را در مهار بحران ها نشان می دهد. زله سال 2011 سهمگین ترین حادثه طبیعی تاریخ ، زله ای با قدرت 8.9 ریشتر ، این کشور را لرزاند و پس از آن سونامی شدیدی رخ داد که فقط ژاپن توانست آن را تحمل کند . شدت این حادثه به قدری بود که دانشمندان در تعیین سطح آن ناتوان ماندند و رخ دادن آن را برای هر ملتی ویران کننده و سهمگین برآورد کردند . آمادگی کلی ژاپنی ها برای این حوادث مثال زدنی است. درحالی که زله هایی با شدت بسیار کمتر ، در کشور ما تلفات جبران ناپذیری به جای گذاشته است؛ مشاهدات خبرنگاران از مناطق آسیب دیده ، قدرت نظام آموزشی ژاپن را نشان داد. نظام آموزشی آن ها توانسته است افراد را چنان آموزش دهد که خود را درقالب جمع ببینند و منافع خود را در کنار منافع جمع تعریف کنند. مدیریت این بحران عجیب فقط با همکاری مردم آسیب دیده ممکن بود و این جلوه ای از تعلیم و تربیت پیشرو و توانمند است.

اگر اهداف کلان نظام آموزشی را درتربیت شهروند متعهد ببینیم ، می توانیم بگوییم این اهداف در ژاپن به منصه ظهور رسیده و می توان مطمئن بود که عواقب جانی و مالی این فاجعه ی بزرگ ، با تکیه بر قدرت نظام آموزشی ، خیلی زود از چهره ها زدوده خواهد شد .

غلامرضا یادگار زاده - رشد تکنولوژی آموزشی – مهر 1390

مدیریت بحران

 


نتایج تحقیقات نشان داده اند که با ورود دانش آموزان به دوره ی متوسطه ی اول، انگیزش تحصیلی آنان افت می کند (ٍEccles &  Midgley ، 1989) . در همین زمان دانش آموزان اغلب انتظارات پایین تر معلم را تجربه می کنند (Brophy ,1983) . به دنبال آن ، نگرش نسبت به مدرسه منفی تر شده و عزت نفس دانش آموز کاهش می یابد (Dweck, 2000). پژوهشگران همچنین دریافته اند که گروه همتایان به نگرش های دانش آموزان نسبت به مدرسه شامل ارزش گذاری هنجارها و اعمال مرتبط با پیشرفت تحصیلی تأثیر می گذارد (Murdock,1999). درنهایت تحقیقاتی که در صدد بررسی ارتباط بین ویژگی های شخصیتی و تحول کودک با افت تحصیلی برآمده اند، به این نتیجه رسیده اند که رابطه ی قابل توجهی بین ویژگی های روانی و همچنین هیجان های مربوط به یادگیری دروس مختلف و پیشرفت تحصیلی کودک وجود دارد(Freedman-Doan, 1999). به علاوه ارتباط متقابل انگیزش و هیجان های تحصیلی نقش مهمی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ایفا می کنند (واحدی و قره آغاجی، 1393).

یکی از واقعیت های جالب در زمینه ی پیشگیری از افت تحصیلی این است که افزایش سرمایه گذاری در مدارس ، وماً منجر به کاهش افت تحصیلی نمی شود. برای مثال سرمایه گذاری بیش از یک میلیارد دلار به منظور بهبود شرایط مدارس در ایالت کانزاس از جمله ساخت مدارس جدید، خرید و تجهیز فناوری های نوین ، ایجاد آزمایشگاه های علوم ، افزایش حقوق معلمان و کاهش تعداد دانش آموزان در کلاسها ، در عمل هیچ بهبودی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به وجود نیاورد(Armor,1995). یک تبیین احتمالی برای تأثیر نپذیرفتن پیشرفت تحصیلی از سرمایه گذاری های صِرف مالی می تواند این باشد که افزایش امکانات مدرسه و حقوق معلمان به خودی خود تأثیر چندانی بر افزایش کارآمدی و ارتقای نقش حمایتی معلمان ندارد (Spencer,  وهمکاران 2001,). پژوهش ها نشان می دهند سرمایه گذاری مالی می بایست به همراه ارتقای حرفه ای معلمان بهبود روابط معلم – دانش آموز ، کیفیت بالای آموزش و اصلاح رفتارهای نامناسب دانش آموزان در مدرسه باشد (lee و همکاران 1999,).

الگوهای اصلاحات آموزشی مبتنی بر سطوح بوم شناختی، چهار مؤلفه ی مهم را مدنظر قرار داده اند. این مؤلفه ها عبارتند از: دلبستگی دانش آموز به مدرسه، حمایت معلم، ارزش های همتایان و سلامت روانی (بکر و لاتر ، 2002).

بروفی (1988، نقل از قره آغاجی ، 1391) با جمع بندی نتایج پژوهش های مختلف نتیجه گرفت مدارسی که به پیشرفت دانش آموزان کمک می کنند ، درچند ویژگی مشترک اند. این ویژگی ها عبارتند از: 1) محیط و جوّ ایمن 2) مدیریت کارآمد 3) نگرش مثبت معلمان به دانش آموزان و انتظارات بالا برای یادگیری آنان 4) تأکید بر آموزش  5) نظارت دقیق بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و ارزشیابی از کارکنان 6) ارتباط والدین با مدرسه 7) تأکید بر اهمیت پیشرفت تحصیلی.

نتایج مطالعه حاکی از اهمیت بافت (زمینه) مدرسه در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود؛ زیرا تجارب منفی تحصیلی ، تأثیری معنی دار بر باورهای خود» دانش آموزان دارند ؛ به گونه ای که آنان احساس می کنند که از محیط مدرسه طرد شده اند. دانش آموزانی که ترک تحصیل می کنند ، اغلب احساس بیگانگی با محیط مدرسه را تجربه نموده اند.

بنابراین با توجه به نتایج تحقیقات ، پیشرفت تحصیلی برای دانش آموزانی که احساس تعلق خاطر به مدرسه را تجربه می کنند نسبت به فراگیرانی که با محیط مدرسه درگیر نمی شوند ، بیشتر است.

دسترسی به معلمان کارآمد، یکی از تفاوت های دانش آموزان موفق و دانش آموزان مبتلا به افت تحصیلی است(Darling-Hammond,2000). دانش آموزانی که احساس می کنند معلم از آنان حمایت می کند ، دارای انگیزش و پیشرفت تحصیلی بیش تری هستند(Wentzel &Asher,1995). دانش آموزانی که باور دارند معلم آن ها را به یادگیری بیش تر ترغیب می کند ، تعهد بیشتری به یادگیری و موفقیت تحصیلی دارند (مورداک، 1999).

مورداک در پژوهشی دریافت ادراکات آن دسته از دانش آموزان پایه هفتم که از معلمان خود تحسین و حمایت دریافت می کردند ، پیش بینی کننده ی مهمی برای پیشرفت تحصیلی آنان بود.

بر اساس گزارش دانش آموزان، با اتمام دوره ی ابتدایی و ورود آنان به دوره ی متوسطه ی اول ، روابط حمایتی معلم- دانش آموز به طور محسوسی کاهش می یابد (اکلس ، 1999). بنابراین وجود انتظارات بالای معلم بدون رابطه ی حمایتی با دانش آموزان منجر به پیشرفت تحصیلی نخواهد شد (وینستین، 2002).

مهارت های مشاوره ای برای معلمان – سعید قره آغاجی


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها